درباره وبلاگ


عمری چكش برداشتم و بر سر میخی كه روی سنگ بود كوبیدم. اكنون می فهمم كه هم چكش خودم بودم، هم میخ و هم سنگ. فرانتس كافكا
آخرین مطالب
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 44
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 70
بازدید ماه : 69
بازدید کل : 25115
تعداد مطالب : 305
تعداد نظرات : 130
تعداد آنلاین : 1



لرزش راست كليك
chat - chat سفارش ساعت دیواری

دریافت كد ساعت

استخاره با قرآن
استخاره

گنجینه ی ادب پارسی




                               

لطفا به ادامه ی مطلب برید



ادامه مطلب ...


سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 9:53 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

            

           لطفا به ادامه ی مطلب توجه کنید



ادامه مطلب ...


دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, :: 9:40 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

نيمه شب پريشب گشتم دچار کابوس
ديدم به خواب حافظ توي صف اتوبوس

لطفا به ادامه ی مطلب برید



ادامه مطلب ...


شنبه 19 فروردين 1391برچسب:عکس, :: 17:57 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

لگد موجود است


در خانه ما ز نیک و بد چیزی نیست
جز ننگی و پاره ای نمد چیزی نیست

از هر چه پزند نیست غیر از سودا
وز هر چه خورند جز لگد چیزی نیست

عبیدزاکانی
 

لطفا به ادامه مطلب برید



ادامه مطلب ...


شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, :: 8:15 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

اي ديش تو بر بام و تو از ديش به تشويش
تشويش رها كن كه مصوني تو ز تفتيش
پنهان چه كني ديش دو متري به سر بام
يك سوي بنه پوشش و از ديش ميندش
از تاري تصوير مباش اين همه دلگير
از بابت برفك منما اين همه تشويش
مرغوب نبودست مگر نوع ال.ام.بي
كاين سان به تو تصوير دهد محو و قاراشميش
شب تا به سحر بر سر بامي پي تنظيم
از بام فرود آي و خجالت بكش از خويش
دي بر سر هر بام يكي ديش عيان بود
امروز چو نيكو نگري بيشتر از پيش
گر چشم خرد بازكني موقع ديدن
بربام كسان ديش ببيني زيكي بيش
اين سوي عرب ست بود آن سوي سي .ان.ان
اين جانب ري مي نگرد، آن سوي تجريش
اين زير بليتش بود از كيش الي قشم
آن تحت تيولش بود از قشم الي كيش
شرقي طلبي دست بر اين فيش فشاري
غربي خواهي شست نهي بر سر آن فيش
فرياد از اين ديش كه چون گاو زراعت
در مزرع افكار من و تو بزند خيش
اين ديش چو مار است كه هر سو بكشد سر
يا عقرب جراره كه هر جا بزند نيش
لوف(۱) است اگر ديش شود ميش يقيناً
جز بره ي ادبار(۲) نمي زايد از اين ميش
بس نكته كه در ديش نهان است وليكن
چون قافيه تنگ است نگردم پي باقيش
۱- لوف: نوعي از گل شيپوري، شاعر ديش را به خاطر شباهتش به دهانه شيپور به گل شيپوري تشبيه كرده است.
۲-ادبار: بخت برگشتگي

 

منوچهر احترامی



پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 10:38 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

گفتند غمگینی

چگونه باشم شاد ؟

چگونه کنمش بیرون از سرم ؟


در گل مانده است پایم.

شدند سیراب ،

سبزگان بهاری از چشمه ی اشکم .


ندارم خبری ازو

گذشته است هفته ای.

اینجا ابرها هم گریه می کنند.


همای شیراز بگفت :

وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور

غم نمی خورم ، او خورده است مرا !


همچون عود می سوزد دلم ،

زیراکه ندیدم ماهم را ماهیست .


به خدا عشق ، در جمع

پیراهن دریدن نیست،

سر بر زمین کوفتن نیست،

بی آبرو و رسوا شدن نیست.

دلبرم

سوگند به خدا آنطور که فکر می کنی نیست.

خواهی فهمید روزی ، که عاشق واقعی کیست.


بسته است دستانم،

در گل است پاهایم،

وگرنه می کردم آنکه تو می خواهی.

بر نمی آید از دستم هیچ کاری

جز صبر ،

صبر می آزارد تو را

می دانم .

چه کنیم امّا ؟


کی و کجا کمان کمر شکن ابرویت را ببینم ،

کی و کجا روی فرشته سای تو را .


دوری ز من ،

از پهنای اشعه های خورشید نیز بیش .

امّا هر صبحگاه ،

برای تو پیامم را به باد می سپارم .

من از همین جا ، همین فاصله

می شنوم صدای قلبت را .


زمزمه ی سینه ی من ، نام توست .

چشمان من هر روز نگاه زیبای تو را انتظار می کشند .

دلم برایشان می سوزد .


شب هم با من سر سازش ندارد

وگرنه نمی دزدید خوابم را ،

در عوض خیالت تنهایم نگذاشته .

مرا می فهمد .

کلی حرفها زده ام با او .

با معرفت است ،

مثل خودت .

یقین دارم که

سر عهدی که بستیم همچو من هستی .


شنیدم سخنی خوش که پیر کنعان گفت

فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت (حافظ)


بهمن خسروجردی






شنبه 12 فروردين 1391برچسب:, :: 16:8 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

 

استاد احمد شاملو



پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 18:42 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

 

اسطوره صبر و استقامت زینب(س)
ای اسوه رافت وشجاعت زینب
درکربلا بلا فراوان دیدی
کردی تو عجیب استقامت زینب
تا ظلم یزید را نمایان سازی
رفتی تو به شام در اسارت زینب
دیدند به گاه خطبه غرّایت
گفتار علیست بر زبانت زینب
در روز تولّدت ببخشای مرا
یاد آوردم ز کربلایت زینب
بودی تو پرستار یتیمان حسین(ع)
شد روز پرستار به نامت زینب
از لطف نظر بر این پرستاران کن
هستند سزاوار دعایت زینب
چون سنگ صبور بهر بیمارانند
شایسته نام با صفایت زینب


پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 18:29 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

پرستار

شب از شب های پاییزی است

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 18:20 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی

 

شاعران معاصر ایران به پرستار و پرستاری توجه ویژه ای نشان داده اند. بخشی از شعرها در این باره را با هم می خوانیم:
 
 

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 18:9 ::  نويسنده : بهمن خسروجردی