موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
گنجینه ی ادب پارسی سایبان آرامش ما ماییم
در هوای دوگانگی ، تازگی چهره ها پژمرد بیایید از سایه ـ روشن برویم بر لب شبنم بایستیم در برگ فرود آییم و اگر جا پایی دیدیم ، مسافر کهن را از پی برویم برگردیم ، و نهراسیم ، در ایوان آن روزگاران ، نوشابه جادو سر کشیم شب بوی ترانه ببوییم ، چهره خود گم کنیم از روزن آن سوها بنگریم ، در به نوازش خطر بگشاییم خود روی دلهره پرپر کنیم نیاویزیم ، نه به بند گریز ، نه به دامان پناه نشتابیم ، نه به سوی روشن نزدیک ، نه به سمت مبهم دور عطش را بنشانیم ، پس به چشمه رویم دم صبح ، دشمن را بشناسیم ، و به خورشید اشاره کنیم ماندیم در برابر هیچ ، خم شدیم در برابر هیچ ، پس نماز مادر را نشکنیم برخیزیم: و دعا کنیم: لب ما شیار عطر خاموشی باد! نزدیک ما شب بی دردی است ، دوری کنیم کنار ما ریشه ی بی شوری است ، برکنیم و نلرزیم ، پا در لجن نهیم ، مرداب را ب ه تپش در آییم آتش را بشویم، نی زار همهمه را خاکستر کنیم قطره را بشویم ، دریا را نوسان آییم و این نسیم ، بوزیم ، و جاودان بوزیم و این خزنده ، خم شویم ، و بینا خم شویم و این گودال ، فرود آییم و بی پروا فرود آییم بر خود خیمه زنیم ، سایبان آرامش ما ، ماییم ما وزش صخره ایم ، ما صخره ی وزنده ایم ما شب گامیم ، ما گام شبانه ایم پروازیم ، و چشم به راه پرنده ایم تراوش آبیم ، و در انتظار سبوییم در میوه چینی بی گاه ، رویا را نارس چیدند ، و تردید از رسیدگی پوسید بیایید از شوره زار خوب و بد برویم چون جویبار آیینه روان باشیم: به درخت ، درخت را پاسخ دهیم و دو کران خود را هر لحظه بیافرینیم ، هر لحظه رها سازیم برویم ، برویم و بیکرانی را زمزمه کنیم نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, :: 12:41 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
![]() ![]() |