موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
گنجینه ی ادب پارسی این بار که می آیم
صد سینه سخن دارم ، این بار که می آیم رازی ز تو من دارم ، این بار که می آیم
شعری ز رخت گفتم ، کز عشق تو دُر سفتم بنگر که چه من دارم ، این بار که می آیم
هستی گل ناز من ، دنیای نیاز من من از تو سخن دارم ، این بار که می آیم
من عاشق شیدایم ، هر چند که رسوایم شهدی به دهن دارم ، این بار که می آیم
در محفل خود ما را ، همت کن و دعوت کن گنجی ز تو من دارم ، این بار که می آیم
ای شاخ گل سوسن ، ای آرزوی ((بهمن))
من مهر وطن دارم این بار که می آیم
چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, :: 15:46 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
"مسافر" سال ها بودم پری کوچک دریای تو شعله های عشق من قربانی دنیای تو روزگاری دل به اشعار سپیدم باختی اینک اما یک غزل دیوانه و شیدای تو بر نگاه خسته من دیده می دوزی به ناز غرق حیرت می شود ماه دل از آوای تو آتشی بر جان تقدیرت نزن دنیای من من خودم می ترسم از امروز و از فردای تو آسمان چتر سیاهی بر امیدم زده ست چرخ دیوانه نمی خواهد شوم لیلای تو همچو مجنون سر به راه بیشه و جنگل گذار تا طلوع رقص من بر پیکر صحرای تو داغ دستانت به قلب آینه ها مانده است ای مسافر صبر کن،جا مانده جای پای تو جمعه 12 آبان 1391برچسب:, :: 14:2 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
باز امشب منادی کوفه،از امامی غریب می خواند سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:, :: 12:36 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
جوابم نکن مردم از نا امیدی سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:, :: 12:20 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 14:45 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
مرده بدم زنده شدم ، گریه بدم خنده شدم دولت عشــــق آمد و من دولت پاینده شدم گفت که دیوانه نه ای لایق این خانه نه ای رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شـدم گفت که سرمست نه ای رو که از این دست نه ای رفـتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی جمع نیم شمع نــــیم دود پراکنـــده شــدم گفت که شیخی و سری پیشرو و راهبری شیخ نیم پیش نیم امـــــر تو را بنده شدم گفت که با بال و پری من پر و بالت ندهم در هوس بال و پرش بی پـر و پرکنده شدم تابش جان یافت دلم وا شد و بشکافت دلم اطلس نو بافت دلم دشمــن این ژنده شدم
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 14:18 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
درگیر چشمای توام بی اختیار بغضم شکست کشتی عشقمون چه زود تو ساحلش به گل نشست باور کردن هم مشکله وقتی که رو به رو شدن تو از چشمام میفهمیدی خیانت و دروغ من تلاش من برای تو اصلا به جایی نرسید بودن با تو ای گلکم زیادی طولی نکشید رویای من برای تو لباسای سفیدی بود اما خیانت های من تنهایی رو برات سرود خداحافظ نگار من بی تو یه جسم بی خودم ادعاهام تو خالی بود من عاشق تو نبودم ببخش منو نگار من تو سهم دیگرون میشی عذابی میکشم ولی با اون تو مهربون میشی عذاب من حق منه به اون دلت بد راه نده پاداش این خیانتم آره گلم جهنمه
تقدیم به آنکه کاش نمی بود امان از این روزگار... سه شنبه 14 شهريور 1391برچسب:, :: 19:26 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
همین الان بروبیرون از قلب خونینم کسی دیگر میخواهی اما بدان که من اینم به خود می کوبم و بازم نمیری تو به بیرون دگر شدم رسوا در این عشق و واقعا مجنون بدان آتش گرفته این دل خاموشی انگار ندارد شراره های عشق سردت بر پیکر دل می بارد شدم عاشق شدی ظالم شدم مهر و شدی باطل شدم آدم شدی حوا شدم ناقص شدی کامل اگر بیرون روی ممنون دگر کاری ندارم که هر شب اشک دل را ز روی گونه بردارم شنبه 1 فروردين 0برچسب:, :: 11:9 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
بزار برم خسته شدم از موندن رو عشق تو فقط یه بار بگو گلم خیلی دوست دارم تو رو وقتی نمیگی عاشقی دلم دووم نمیاره توی دلم یه بغضه که اشکو به چشمام میاره هر کار کردم عاشق بشی راهی به جایی نرسید همین جلوت بودم ولی چشمای تو منو ندید غروب بعضی روزا بغضی گلومو می گرفت اشکام مثل یه رودخونه سد چشمامو می گرفت عزیزم روز و شب نداره من همیشه فکر توام بیا فقط بگو یه بار خیلی دوسم داری گلم
جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, :: 11:27 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
چی میشه که...
چی میشه که تو هم یه روز عاشق و مجنونم بشی بیای واسه من بمیری کلی پریشونم بشی چی میشه که با یاد من تو شبا اشک بریزی اگه عشقم یادت اومد گر بگیری و بسوزی چی میشه که برق نگات با چشم من بازی کنه خودت بدونی عاشقم چون که دلم خوب میدونه چی میشه که بیای پیشم سرو رو شونم بزاری اگه دستام باز کم آورد دستاتو پیشم بیاری چی میشه که عاشقونه واسه منم شعری بگی اگه یه وقت دلت گرفت برا عشقمون کاری کنی چی میشه که وقتی باشی بهم بگی دوسم داری عاشقونه نگام کنی بگی که یاری نداری چی میشه که برای تو تا آخر عمر بمیرم حتی اگه تو نباشی به عشق پاکت اسیرم
تقدیم به همان که یادش روشنم می دارد
پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, :: 22:27 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
![]() ![]() |