موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
گنجینه ی ادب پارسی رو به رویم جاده. انتهایش تاریک. پشت سر تاریکی. همسفر تنهایی. کوله باری از بغض. چمدان پر ز گله. پینه از کینه ی سنگلاخ دارد کفشهایم. ادامه مطلب ... پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 18:44 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
چی میشه که...
چی میشه که تو هم یه روز عاشق و مجنونم بشی بیای واسه من بمیری کلی پریشونم بشی چی میشه که با یاد من تو شبا اشک بریزی اگه عشقم یادت اومد گر بگیری و بسوزی چی میشه که برق نگات با چشم من بازی کنه خودت بدونی عاشقم چون که دلم خوب میدونه چی میشه که بیای پیشم سرو رو شونم بزاری اگه دستام باز کم آورد دستاتو پیشم بیاری چی میشه که عاشقونه واسه منم شعری بگی اگه یه وقت دلت گرفت برا عشقمون کاری کنی چی میشه که وقتی باشی بهم بگی دوسم داری عاشقونه نگام کنی بگی که یاری نداری چی میشه که برای تو تا آخر عمر بمیرم حتی اگه تو نباشی به عشق پاکت اسیرم
تقدیم به همان که یادش روشنم می دارد
پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, :: 22:27 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
تقدیم به کسی که هنوز که هنوز است دوستم ندارد ولی خودش می داند که دیوونه اش هستم(بی خود به کسی ربطش ندین.از بچه های دانشکده اصلا نیست)
سفره عشق
امروز بد اشتهایم را کور کردی سر سفره عشق با همان نگاه های پر آشوبت عطر نفس های خوبت هیچ نگو بگذار چشمانم تو را بجویند هنوز دعای سفره را نخوانده بودم که باز هم نگاهت گره کوری به چشمانم زد چه بگویم هیچ کس خبری ندارد از نگاه همچو ماهت دیوانه و مجنون تو باشم حرفی نیست اگر باز هم دل میخواهی بگو برایت آن را در کاسه آسمان می کشم آه چه قدر شور است ذره ذره عشقت اما اگر بخواهی شیرین می کنم آن را برایت و خودم باز هم شوری می چشم دیشب باز هم یادت مرا دیوانه کرد باز هم همان اشک ها باز هم همان عکس دلنشینت چه بگویم که بفهمی خسته شدم ویرانه شدم ولی تو هنوز هم سال هاست که اشتها کور می کنی سر سفره عشق
پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, :: 21:10 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
در نیمه های دلتنگ شب پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, :: 18:52 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
سلام به همه.راستش خیلی وقت بود که تو خلوت خودم یه چیزایی می گفتم.در سال سوم دبیرستان معلم ادبیاتم بهم گفت که در وزن آوردن مشکل داری و به خاطر تخیل خوب شعرت بهتره به سبک استاد شاملو شعر بگی واسه همین هم شعرام رو تغییر دادم و اینجا با اجازه بهمن جان میزارم البته هنوز سخته بخواین بهش شعر بگین ولی قول میدم تمرین کنم و قدرت شعرام رو بالا ببرم.مرسی نمیدانم به تاوان کدامین جرم پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, :: 18:38 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
پیش از این ها خاطرم دلگیر بود از خدا، در ذهنم اين تصوير بود مهربان و ساده و زيبا نبود
در دل او دوستي جايي نداشت مهرباني هيج معنايي نداشت هرچه مي پرسيدم، از خود، از خدا از زمين، از آسمان، از ابرها زود مي گفتند: اين كار خداست ادامه مطلب ... یک شنبه 11 تير 1391برچسب:, :: 12:43 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
در هوای دوگانگی ، تازگی چهره ها پژمرد بیایید از سایه ـ روشن برویم بر لب شبنم بایستیم در برگ فرود آییم و اگر جا پایی دیدیم ، مسافر کهن را از پی برویم برگردیم ، و نهراسیم ، در ایوان آن روزگاران ، نوشابه جادو سر کشیم شب بوی ترانه ببوییم ، چهره خود گم کنیم از روزن آن سوها بنگریم ، در به نوازش خطر بگشاییم ادامه مطلب ... پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, :: 12:41 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
مرغ دریا خوابید آفتاب و جهان خوابید ادامه مطلب ... پنج شنبه 8 تير 1391برچسب:, :: 11:46 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
استاد احمد شاملو پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 18:42 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 18:20 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
![]() ![]() |